حسن بن علی بن محمد بن جعفر بن حسین بن محمد صباح حِمَیری یا حسن صباح (۴۶۴ - ۵۱۸ قمری) (1050 - 1124 میلادی) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. وی اولین رهبر اساسیون بود و تحت رهبری او، اساسیون برای اولین بار در تاریخ به شکل یک سازمان درآمدند. در سال 1090 میلادی حسن صبّاح قلعه الموت را فتح کرد و آن را مرکز فرماندهی خود قرار داد. دین وی و پیروانش شیعۀ اسماعیلیه نزاریه بود.
در بعضی منابع از حسن صباح، عمرخیام و خواجه نظام الملک به عنوان 3 یار دبستانی یاد شده است. حسن صباح در دوران جوانی در اصفهان زندگی می کرد و در دستگاه سلطنتی پادشاه وقت ایران ( ملکشاه سلجوقی ) دارای منسبی بزرگ بود و همواره با خواجه نظام الملک که در آن زمان وزیر اعظم بود رقابتی شدید داشت اما به دلیل اتفاقاتی که در آن زمان رخ داد حسن صباح از اصفهان گریخت و بعد از چندین سال در قلعه الموت سکونت گزید .
طرفداران حسن صباح به او اعتقاد بسیار داشتند و دستوراتش را کاملاً اجرا مینمودند. اما دشمنانشان آنها را ملحد مینامیدند (ملحد = کافر، این کلمه اسم مفعول کلمهٔ لحد است و علت این که مسلمانان اسماعیلیان را ملحد میخواندند این بود که گمان میبردند پذیرفتن عقاید اسماعیلیان مانند آن است که انسان خود را دفن کند و سنگ لحد را بروی خود بگذارد). تحقیق و پژوهش دربارهٔ این فرقه کار دشواری است؛ زیرا باید مطالب را از بین صدها لعن و نفرین و تعریف و تمجید دریافت.
اما در برخی منابع نیز درباره ملحد خواندن این گروه اینطور آمده که چون حسن به ریاست قلعه رسید، شریعت را ابطال و اعلام قیامت نموده و ادعا كرد كه از امام مستور نایبی نزد او آمده كه امام درِ رحمت بر بندگان گشوده و تكالیف شرعی را برداشته و ایشان را به قیامت رسانده است، پس نماز عید گذارده افطار كرد و به سرور و شادی پرداخته گفت: امروز عید قیامت است. به دنبال این اقدام او رسوم شریعت و قواعد اسلامی فسخ و الحاد در "رودبار" و "قهستان" بنا نهاد. از آن پس اسماعیلیان به ملاحده موسوم شدند.
فداییان :
شیوهٔ حسن صباح در از بین بردن مخالفان کشتن مستقیم افراد بود. مکتب صباح که به الموتیان نیز شناخته میشد، به نام فدائیان معروف بود. آنها اولین افرادی بودند که هدف را برتر از وسیله میدانستند و به خود اجازه میدادند با تظاهر و تزویر، به سازمان دشمن نفوذ کنند. آنها فقط مخالفان خود را که برای گسترش فرقه اسماعیلیه خطر ناک میدیدند میکشتند، هر چند مسائل ناشی از اشغال ایران و فساد روزافزون خلفای عباسی در رشد و گسترش این جنبش بیتاثیر نبود. فداییان بسیاری از سران سلجوقی را کشتند و این کار را نیز در زمان جانشینان حسن صباح از جمله کیا بزرگ امید ادامه دادند. نهضت آنان نزدیک به ۹۵ سال ادامه داشت تا اینکه هلاکوخان شعلهٔ این جنبش را خاموش کرد و آخرین رهبر آنان که رکن الدین خورشاه نام داشت را به قتل رسانید. البته بعضی آنها را به نام حشاشین میشناسند که در این قسمت ما ارتباط بین بازی و تاریخ را به طور کامل متوجه خواهیم شد . تا این قسمت از متن تمامی اطلاعاتی که در اختیار شما قرار داده شد بر اساس تاریخ معتبر می باشد اما در قسمت بعدی بنده بر اساس کتاب هایی که مطالعه کرده ام و به اتمام رساندن تمامی نسخه های بازی توضیحات را ذکر خواهم کرد .
حشاشین یا assassin : همانطور که مشاهده کردید کلمه assassin به معنای قاتل از کلمه فارسیه حشاشین گرفته شده است که از لحاظ معنی هیچ گونه ارتباطی با یکدیگز ندارند اما علت چیست ؟؟؟
حشاشین یا همان فداییان فرقه ای بودند که توسط حسن صباح تاسیس گردید . فداییان بر این باور بودند که حسن صباح شخصی برگزیده از جانب امام ( دین اسماعیلیان ) می باشد که برای راهنمایی امت فرستاده شده است ، این افراد تمامی دستورات حسن صباح را بی چون و چرا اطاعت می کردند حتی اگر وی دستور میداد خود را از پرتگاهی بیاندازند . این افراد اکثرا داروساز بودند و دارو های ساخته شده را به تمامی نقاط جهان صادر می کردند که از همین جهت به حشاشین معروف شده اند .
ویرایش شده توسط بهزاد